در بخش اول به ویژگیهای سیگنالهای خوب اشاره کردیم. در مقاله این هفته سعی میکنیم به ویژگیهای دیگر سیگنالهای خوب اشاره کنیم. سعی کنید موارد گفته شده را در بازار بررسی کنید. با تمرین و تکرار میتوانید به سطحی برسید که از هر سیگنالی معامله نکنید. ورود به سیگنال بد حتی اگر به حد سود هم برسد، اشتباه بزرگی است. سیگنالهای بد علاوه بر این که شانس موفقیت کمی دارند، فشارهای روحی و روانی شدیدی را هم بر معاملهگر تحمیل میکنند.
ویژگیهای سیگنال خوب
پنج: به دنبال سیگنال از سطوح حمایت یا مقاومت در روند باشید.
یکی از سادهترین و در عین حال بهترین روشها برای فیلتر کردن سیگنالهای خوب و بد، استفاده از حمایت یا مقاومت در بازارهای روند دار است، بدین صورت که مثلاً اگر بازار در روند نزولی قرار دارد و شاهد بازگشت قیمتها به سمت یک مقاومت هستیم، اگر سیگنال فروشی از این مقاومت صادر شود، میتوان با اطمینان خاطر بیشتری وارد معامله شد. یا اگر بازار روند صعودی داشته باشد و پین بار صعودی در حمایت کلیدی تشکیل شود، میتوان انتظار حرکت صعودی قوی بازار را داشت. زمانی که با بازار روند دار مواجه هستید و بازار به مقاومت یا حمایت میرسد، در واقع بازار وارد فاز اصلاحی شده و اگر از این سطوح کلیدی سیگنالی هم جهت با روند اصلی بازار تشکیل دهد، یعنی اصلاح خاتمه یافته و روند ادامه دارد.
شش: از سیگنالهایی که در یک محدوده کوتاه و خنثی تشکیل شدهاند وارد بازار نشوید.
اگر بازار در یک دامنه کوتاه در حال نوسان است و در همین حین سیگنالی در بازار مشاهده شود، به احتمال زیاد این سیگنال عمل نخواهد کرد. به طور مثال اگر بازار در یک دامنه کوتاه گیر افتاده و در نوسان است و در همین حین پین باری در این محدوده شکل میگیرد، حتماً پیش از ورود به معامله منتظر خروج بازار از دامنه کوتاه بمانید. تا زمانی که بازار از این محدوده خارج نشده، سیگنال ریسک زیادی خواهد داشت. در تصویر زیر به نمودار AUDUSD نگاه کنید. نمودار روزانه AUDUSD در دامنه محدودی در حال نوسان است و پین بارهای صعودی هم تشکیل شدهاند، اما هیچ کدام از این پین بارها عمل نکردهاند.
هفت: به دنبال انطباق باشید.
سطوحی که شامل چندین عامل تکنیکال باشند، معمولاً سیگنالهای مطمئنتری صادر میکنند. شاید این سطوح تکنیکال شامل حمایت یا مقاومت، میانگین متحرک، اصلاحهای کلیدی فیبوناچی، خط روند یا موارد مشابه باشند. به طور ساده، پدیده انطباق قدرت سیگنال را بالا میبرد. به همین دلیل اگر میخواهید سیگنالهای خوب را از بد تشخیص دهید، به میزان انطباق آنها با سایر سطوح تکنیکال نگاه کنید. سیگنالهای بد انطباق خوبی با سایر سطوح تکنیکال ندارند.
هشت: از ورود به سیگنالهایی که در ناکجا آباد تشکیل شدهاند خودداری کنید.
اگر بازار را تحلیل کنید و در حین تحلیل متوجه شوید که سیگنالی در بازار تشکیل شده، ابتدا باید بررسی کنید که این سیگنال در کجا صادر شده است. سیگنالی که از سطوح تکنیکال تشکیل میشود، قدرت بیشتری دارد. گاهی اوقات پیش میآید که در بازار سیگنالی تشکیل شده اما این سیگنال فاصله زیادی با سطوح کلیدی بازار دارد. معمولاً چنین سیگنالهایی عمل نمیکنند.
نه: بیش از حد به سیگنالها حساسیت نشان ندهید و از حدس زدن آنها خودداری کنید.
هدف اصلی از اشاره به ویژگیهای سیگنالهای خوب و بد این است که معاملهگر از حدس زدن شانسی سیگنالها خودداری کند. شما نباید خود را قانع کنید که سیگنالی خوب است. بهترین سیگنالها به حدی واضح خواهند بود که شما با یکبار نگاه کردن متوجه آن خواهید شد و نیازی به متقاعد کردن خود نخواهید داشت. به خاطر داشته باشید که هیچ ضرورتی ندارد که حتماً وارد بازار شوید و اگر این حس به شما دست دهد که باید حتماً وارد بازار شوید، بهتر است که صبر کنید. همیشه بازار فرصتهای دیگری هم برای معامله در اختیار شما قرار خواهد داد.
ده: هیچوقت حسرت سیگنالهای از دست رفته را نخورید.
اگر از سیگنال معاملاتی رد شدید و در ادامه بازار به سیگنال صادر شده واکنش نشان داد، حسرت این فرصت از دست رفته را نخورید. سعی کنید علت را بررسی کنید و دانش خود را در ارتباط با بازار تقویت کنید، اما هیچوقت به این تله گرفتار نشوید که شاید فرصتی را از دست داده اید. حتماً به خاطر داشته باشید که حتی بدترین سیگنالها هم میتوانند گاهی اوقات عمل کنند و اگر شما فکر کنید که هر سیگنالی عمل خواهد کرد و یا باید از هر سیگنالی وارد بازار شوید، تنها ریسک معاملات خود را بالا بردهاید. پس در عین حال که باید از سیگنالهای از دست رفته تجربه کسب کنید، باید یاد بگیرید که نگران از دست رفتن فرصتها نباشید و فکر نکنید که با از دست دادن فرصتها ضرر کردهاید. یاد بگیرید که از سیگنالهای ضعیف رد شوید